مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس با انتشار بیانیهای به نقد عملکرد دولت و رسانهها در حوزۀ سیاست خارجی پرداخت.
به گزارش رجانیوز، مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس که از جمله تشکلهای با سابقه در شهر مشهد است و چند ماه پیش با برگزاری نهمین نشست اقدام به انتخاب اعضای شورای خود کرد در بیانیهاش با انتقاد از رویکرد انفعالی در حوزه سیاست خارجی دولت جدید، تاکید کرد که دولتمردان باید افراط در انفعال را در این حوزه متوقف کنند.
این مجمع همچنین با یادآوری مذاکره اخیر میان روسای جمهور ایران و آمریکا پرسشهایی را در این باره مطرح کرد و خواستار پاسخگویی به آنها شد.
مجمع مطالبه مردمی مشهد در پایان بیانیه خود سخنی نیز با مسئولان رسانه ملی داشته و خطاب به آنها آورده است: توقع ما از رسانه ملی، پیشتازی و هوشمندی در نحوه اطلاع رسانی و نیز گفتمان سازی این تریبون بزرگ ملی است.
دولتی که گفتگو با دشمن درجه یک این کشور را لازم دیده باید به پاسخگویی به مردم خود نیز ملتزم باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّـهِ هُوَ الْهُدَى ۗ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا لَکَ مِنَ اللَّـهِ مِن وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ.
سوره مبارکه بقره / ۱۲۰
در روزهای گذشته مواضع گوناگونی له و علیه اتفاقات رخ داده در نیویورک مطرح شده است. با توجه به اقدامات دولت در عرصه سیاست خارجی و آخرین مواضع موذیانه و طلبکارانه دولتمردان امریکایی، مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس بر خود لازم میداند با طرح چند سؤال، از ریاست محترم جمهور و دستگاه دیپلماسی کشور بخواهد به تبیین شفاف مسائل پرداخته و با حضور در یکی از دانشگاههای کشور، به دور از هیاهو و در جمع نخبگان سیاسی انتقادات وارد شده را پاسخ دهند. قطعاً دولتی که گفتگوهایی آن چنان با دشمن درجه یک این کشور را لازم دیده است، به پاسخگویی منصفانه به مردم خود نیز معتقد و ملتزم خواهد بود.
۱- درحالی که عدهای ساده اندیشانه مشکل ایران و امریکا را تا حد یک سوء تفاهم تاریخی یا سیاسی تقلیل میدهند، لازم است دستگاه دیپلماسی کشور به جای تبیینهای صوری و پرداختن به حواشی، چشم انداز نهایی ایران و امریکا در حوزه تعاملات بین المللی خود را تحلیل کرده و توضیح دهد گامهای فعلی دو کشور چه نسبتی با این چشم انداز کلی دارند. تحلیلی که میکوشد از مسئله سرنوشت سازی مانند استقلال علمی و فناوری کشور یا تقابل بر سر مشروعیت رژیم صهیونیستی با ساده سازی عبور کند، یا درکی از سیاست خارجی ندارد یا خود را به تغافل میزند. و دولت باید در مقابل، تحلیل دقیق خود از مبانی و آرمانهای سیاست خارجی ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران را ارائه کرده و توضیح دهد تقابل امریکا با ایران مبتنی بر چه مسائل و نقاط تعارضی است؟ مسیری که دولت برای مذاکرات پیش رو طراحی کرده آیا با لحاظ کردن این واقعیت بوده است که امریکاییها جز به وابستگی ایران و تسلیم ما در عرصه جهانی راضی نبوده و نیستند؟ یا گمان کردهاید امریکا آرمانها و اصول خود در سیاست خارجی را فراموش خواهد کرد؟!
۲- مهم نیست نام آنچه در نیویورک انجام شده مذاکره بوده است یا نه. و مساله اصلی این نیست که تقاضای تماس از کدام طرف بوده. مهمترین مساله، این است که گفتگویی بیسابقه انجام شده و امریکا نتیجه مطلوب خود از این گفتگو یعنی شکستن هیمنه مقاومت ایران در اذهان جهانیان و مشروعیت بخشی به خود را به دست آورده. دولت یازدهم که سیاست خارجی را عرصه بده و بستان و نه کلی گویی و شعار میداند، باید توضیح دهد با شکستن این خط قرمز ۳۵ ساله، چه دستاورد گرانبهایی به دست آورد که بدون آن به دست آوردنی نبود؟ و اگر امریکا پس از گرفتن این امتیاز بزرگ، مثل همیشه در انجام وعدههای توخالی خود خلف وعده کند، دولت چگونه میتواند این شکست را به بازی برد-برد مورد ادعای خود تبدیل کند؟ آیا در مذاکرات بعدی، شاهد تکرار تجربه سعدآباد خواهیم بود و همان گونه که غربیها به تعبیر خودشان میوه حمله به عراق را در سعدآباد چیدند، قرار است میوه فشار به خط جهانی مقاومت را در این گفتگوها بچینند؟ در حالی که انگلیس اعلام کرده است برای برقراری مجدد رابطه با ایران خسارت تعطیلی سفارت انگلیس در ایران را میگیرد، آیا دستگاه دیپلماسی کشور نیز قصد دارد خسارتهای تحمیل شده توسط انگلیس را بگیرد؟ و آیا دست کم عزمی برای بیان جنایتهای انگلیس از جنگ جهانی و تحمیل هولوکاست ایرانی و قحطیهای مرگ بار در کشور گرفته تا تسلیح و تقویت صدام و فتنه گران داخلی و... دارد؟
۳- عدم مدیریت فضای رسانهای و افکار عمومی از مصادیق بارز بیتدبیری است. در حالی که دولت هنوز نتوانسته توضیح دقیقی درباره محتوای گفتگوهای انجام شده بدهد، اوباما به تشریح و حتی تفسیر این مذاکرات پرداخته و تحریمها را عامل تن دادن ایران به گفتگوها میخواند. گفتگوی دو رئیس جمهور در فرودگاه این فرصت را برای اوباما ایجاد کرد که بلافاصله ابتکار عمل خبری و رسانهای را به دست گیرد و ایران را در موضع انفعال قرار دهد. چه ضرورتی داشت این گفتگو که به طور یکجانبه منافع معنوی و رسانهای امریکا را تامین کرد، در آن شرایط اضطراری و در آستانه سفر بازگشت دولتمردان ایرانی انجام شود؟ اگر ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران این گفتگو را به شرایطی موکول میکردند که توان مدیریت امواج رسانهای آن را در سطح جهان داشته باشند چه مشکلی پیش میآمد؟
۴- بحث کلی رهبر معظم انقلاب درباره امکان مذاکره با امریکا و اصل نرمش قهرمانانه به این معنا نبوده است که این کار میتواند با هر شرایط و به هر شیوهای صورت پذیرد. تاکید ایشان، به روشنی بر اتخاذ تاکتیکهای فنی در چارچوب مبانی و مصالح کلی بوده است و البته به نظر میرسد تا این لحظه از بازی، دولتمردان امریکا به خوبی چنین درکی را در رفتار و مواضع اخیر خود نشان دادهاند. دولت یازدهم نیز باید توضیح دهد با چه منطق و طبق چه محاسبه سود و زیانی با این شتابزدگی به این گفتگوها تن داده است؟ بعلاوه دستگاه دیپلماسی کشور که به سخن صریح رهبری مبنی بر غیر قابل اعتماد بودن امریکاییها توجه نداشته است، چرا اصرار دارد همه رفتارهای خود را به اصل نرمش قهرمانانه مستند کند؟ نیروهای انقلابی دیری است که نه انتساب به رهبری، نه استناد کلی به سخنان ایشان و نه حمایت کلی رهبری از مسئولان را ملاک تبرئه آنان از خطاها و بینیازی آنان از انتقادات جدی و محکم نمیدانند. بنابراین بهتر است دولت به جای این همه خرج کردن از آبروی رهبری، رویکرد تبعیض طلبانه در تفسیر دیدگاه ایشان و گفتمان انقلاب اسلامی را کنار گذاشته و توضیح دهد هشدارها و ملاحظات تبیین شده توسط رهبر انقلاب اسلامی دربارۀ مذاکره با آمریکا را چگونه در عمل مورد توجه قرار داده است؟
۵- آیا با دولتی تروریست که فرزندان ایران زمین را کشته و برای شکست انقلاب و براندازی نظام مستمراً نقشه کشیده و دلار هزینه کرده است، باید با لبخندهای دوستانه گفتگو کرد؟ اگر دولت تدبیر و امید قرار است همچون دوران اسبق مدیریت پرونده هستهای، بر اثر فشارهای پایان ناپذیر دشمن از منافع ملی کوتاه بیاید، لااقل نباید شأن دیپلماتیک خود را حفظ کند؟ آیا ذوقزدگی شدیدی که هم در رفتارهای دولتمردان و هم در رسانههای حامی دولت به چشم میخورد، بخشی ضروری از نرمش قهرمانانه است؟
۶- دولت تدبیر و امید همواره کوشیده خود را در مسیر اعتدال نشان داده و از شتابزدگیها مبرا جلوه دهد. اکنون که تحریم معنوی امریکا از جواز گفتگو با ایران در شرایط خصمانه به راحتی شکسته شده و کشور در یک حرکت دفعی و درظرف دو ماه پس از استقرار دولت، از دستاورد ۳۵ ساله سیاست خارجی خود –که ربطی به دولت قبلی هم نداشته- محروم شده است، باید تبیین شود که این افراط در شتابزدگی سیاسی ناشی از چیست و چگونه با شعار اعتدال قابل جمع است؟
۷- یکی تفاوتهای اصلی ایران بعد از انقلاب با ایران قبل از انقلاب این بوده است که برای گشودن گرههای اصلی چشم انتظار ترحم یا حمایت قدرتهای بیرونی نمانده است. مرکز ثقل تدبیر در ایران اسلامی باید اتکا به مزیتهای درونی و ساخت مستحکم نظام باشد و نه اتکا به معادلاتی که دیگران برای ما رقم میزنند. دولت یازدهم باید توضیح دهد که چه تدبیری برای رفع وابستگی به نفت و احیای اقتصاد مقاومتی و درون زای کشور دارد و آیا مذاکرات با کشورهای غربی را در حاشیه این راه حلهای بنیادین میبیند یا برعکس؟ آیا شایعه انحلال معاونت علمی ریاست جمهوری صحیح است و در صورت صحت، آیا این اقدام لغزشگاهی به سوی سرکوب استعدادهای درونی اقتصادی و فناوری کشور در تکمیل مذاکرات نامنسجم خارجی نخواهد شد؟ اخیراً وزیر کار دولت یازدهم از تهدید وزیر نفت به استعفا به خاطر شرایط بد اقتصادی سخن گفته است. از آنجا که این تهدید شتابزده از چنین مدیر مجرب و دنیادیدهای بعید است، آیا نباید نگران بود که دولتمردان در عوض اجرای وظایف خود وارد بازیهای سیاسی برای ایجاد فشار روانی به نفع نوع خاصی از مذاکرات بین المللی شدهاند؟
و در پایان، سخنی با ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. توقع ما از رسانه ملی، پیشتازی و هوشمندی در نحوه اطلاع رسانی و نیز گفتمان سازی این تریبون بزرگ ملی است. چرا صداوسیما در حوزه اطلاع رسانی وقایع رخ داده، نسبت به رسانههای بیگانه منفعل و با تاخیر عمل کرده و از منطق واحد رسانهای برخوردار نیست؟ در حالی که شبکه بیبی سی به انعکاس اعتراضات داخلی علیه گفتگوهای نیویورک میپردازد، صداوسیمای جمهوری اسلامی ایرانگاه در گزارشهای تصنعی و دم دستی، سعی دارد همه مردم را موافق اقدامات دولت نشان دهد وگاه تناقضات رفتاری و گفتاری دولتمردان امریکایی را در حد محدودی منعکس میکند. از رسانه ملی توقع میرود لااقل سطح بحثهای کارشناسی را حفظ کند و در شرایطی که برخی سیاسی کاران در صدد ایجاد موجهای روانی و برچسب زنی به منتقدین هستند، از فرصتهایی چون مناظرات به شکل جدی برای انعکاس نگرشهای متفاوت در این موضوع استفاده کند.
کوتاه سخن اینکه ریاست محترم جمهور در اولین کنفرانس مطبوعاتی، به درستی خود را رئیس جمهور همه مردم معرفی کرده و قاعدتاً توجه دارند که حکومت داری با اداره یک شرکت سهامی متفاوت است. اخذ کمتر از ۵۱ درصد آرا به این معنا نیست که دولت میتواند در مسائل سرنوشت ساز و گفتمانهای اصلی کشور و انقلاب، بدون اقناع حداکثری مردم دست به تصمیمات عجولانه و کم عمق بزند. شفاف کردن مسائل نه فقط برای جمعیت بیش از ۴۹ درصدی دیگر، بلکه برای همه مردم ایران ضروری است. ابهام، بزرگترین فرصت برای بازی رسانهای دشمنان و نیز ذوقزدگان داخلی است و بر همین اساس دولت باید با اجتناب جدی از شکل دادن به فضای امنیتی علیه منتقدان خود –که اندک اندک در حال چهره نمودن از لابلای رسانههای دیکتاتورمآب مدعی روشنفکری است- به شفاف سازی تمام مذاکرات صورت گرفته و اقناع عمقی نخبگان و مردم درباره منطق رخدادهای جاری بپردازد. مجمع مطالبه مردمی مشهد مقدس ضمن محکوم کردن ادبیات سخیف برخی رسانههای ظاهراً حامی دولت و هشدار نسبت به عقب گرد به فضای امنیتی دوران سازندگی، منتظر پاسخ شفاف دولت یا نماینده رسمی آن به پیشنهاد مطروحه در صدر این بیانیه بود و تا ۲۰ مهرماه پاسخهای منطقی دولت را در این خصوص رصد خواهد کرد.نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : بیانیه مجمع مطالبه مردمی, نقد سیاست خارجی دولت, افراط در انفعال, حمله به عراق, ,